26 اردیبهشت 2016

سيستم شنوائي چگونه عمل مي كند
ما فقط به وسيله گوشهايمان نمي شنويم بلكه مغز ما دراين عمل نقش اساسي دارد. ببينيد كه چگونه يك ارتعاش ساده تبديل به صداي يك پرنده ،آهنگ موسيقي يا صداي پتك ميشود.
در حاليكه گوش بيروني مكان جالبي براي نمايش جواهرات است ولي عمل واقعي و اصلي آن انتقال صدا است. صدا به مانند يك حركت شروع ميشود. زماني كه اشيا به ارتعاش در مي آيند مولكولهاي هوا به حركت درآمده و به صورت امواج صدا انتقال پيدا ميكنند. قسمت گوشوارهاي گوش بيروني وظيفه هدايت و انتقال امواج صدا را به داخل كانال گوش دارد. شكل مارپيچي كانال گوش به تقويت و افزايش صداها كمك ميكند. اين عمل طبيعي آنچنان درتقويت صدا موثر است كه ما هميشه آنرا براي بهتر شنيدن تقليد ميكنيم براي مثال گوينده راديو دست خود را دور گوش به شكل كاسه مي گذارد تا بطور همزمان صداها را درگوش خود جمع و جلو صداهاي زمينه مزاحم رابگيرد. صداها در كانال گوش حركت كرده تا به پرده گوش ميرسند . پرده گوش حائل و جداكننده گوش بيروني و گوش مياني است. زمانيكه امواج صدا به پرده گوش برخورد ميكنند سبب ارتعاش آن ميشوند. پرده گوش صدا را به قسمت پيچيده گوش مياني انتقال ميدهد. در اين قسمت 3 استخوان بسيار كوچك با اسامي چكشي، سنداني و ركابي به طور مكانيكي صدا را براي تقويت بيشتر وانتقال راحتتربه گوش داخلي آماده ومتشكل مينمايند. گوش مياني شامل شيپور استاش نيز ميشود كه فشار هوا را بين گوش خارجي وگوش مياني تنظيم و مساوي ميكند.
مايع داخل گوش داخلي بخش اصلي درعمل شنيدن است. دراين قسمت، در بخش حلزوني سلولهاي ميكروسكوپي موئي وجود دارند كه با موج صداي انتقال يافته از طريق مايع گوش مياني تحريك شده واين تحريك را توسط پالسهاي عصبي به مغز ميرسانند. مغز ما پالسهاي عصبي رسيده از گوش داخلي را تفسير ميكند و به ماميگويد كه زنگ در زده شده يا لغاتي بيان شده است. بسياري از عوامل در شنيده شدن يك صدا دخيل هستند ولي اصليترين عامل تركيب فركانسها است كه به صداهاي مختلف كيفيت هاي متمايز خودشان را ميدهد. منبع و جهت صدا و همچنين شدت آن عوامل ديگري هستند كه مغز براي تشخيص پيامها از آنها استفاده ميكند.
كاهش شنوائي در اثر تخريب يا ازبين رفتن سلولهاي موئي بخش حلزوني گوش بوجود ميآيدو معمولاً اين پديده با افزايش سن سرعت و رشد پيدا ميكند. سلولهاي موئي مانند سلولهاي مغزي قابل ترميم و يا توليد مجدد نيستند به همين دليل است كه اغلب ضعفهاي شنوائي غير قابل ترميم ميباشند.
در حاليكه گوش بيروني مكان جالبي براي نمايش جواهرات است ولي عمل واقعي و اصلي آن انتقال صدا است. صدا به مانند يك حركت شروع ميشود. زماني كه اشيا به ارتعاش در مي آيند مولكولهاي هوا به حركت درآمده و به صورت امواج صدا انتقال پيدا ميكنند. قسمت گوشوارهاي گوش بيروني وظيفه هدايت و انتقال امواج صدا را به داخل كانال گوش دارد. شكل مارپيچي كانال گوش به تقويت و افزايش صداها كمك ميكند. اين عمل طبيعي آنچنان درتقويت صدا موثر است كه ما هميشه آنرا براي بهتر شنيدن تقليد ميكنيم براي مثال گوينده راديو دست خود را دور گوش به شكل كاسه مي گذارد تا بطور همزمان صداها را درگوش خود جمع و جلو صداهاي زمينه مزاحم رابگيرد. صداها در كانال گوش حركت كرده تا به پرده گوش ميرسند . پرده گوش حائل و جداكننده گوش بيروني و گوش مياني است. زمانيكه امواج صدا به پرده گوش برخورد ميكنند سبب ارتعاش آن ميشوند. پرده گوش صدا را به قسمت پيچيده گوش مياني انتقال ميدهد. در اين قسمت 3 استخوان بسيار كوچك با اسامي چكشي، سنداني و ركابي به طور مكانيكي صدا را براي تقويت بيشتر وانتقال راحتتربه گوش داخلي آماده ومتشكل مينمايند. گوش مياني شامل شيپور استاش نيز ميشود كه فشار هوا را بين گوش خارجي وگوش مياني تنظيم و مساوي ميكند.
مايع داخل گوش داخلي بخش اصلي درعمل شنيدن است. دراين قسمت، در بخش حلزوني سلولهاي ميكروسكوپي موئي وجود دارند كه با موج صداي انتقال يافته از طريق مايع گوش مياني تحريك شده واين تحريك را توسط پالسهاي عصبي به مغز ميرسانند. مغز ما پالسهاي عصبي رسيده از گوش داخلي را تفسير ميكند و به ماميگويد كه زنگ در زده شده يا لغاتي بيان شده است. بسياري از عوامل در شنيده شدن يك صدا دخيل هستند ولي اصليترين عامل تركيب فركانسها است كه به صداهاي مختلف كيفيت هاي متمايز خودشان را ميدهد. منبع و جهت صدا و همچنين شدت آن عوامل ديگري هستند كه مغز براي تشخيص پيامها از آنها استفاده ميكند.
كاهش شنوائي در اثر تخريب يا ازبين رفتن سلولهاي موئي بخش حلزوني گوش بوجود ميآيدو معمولاً اين پديده با افزايش سن سرعت و رشد پيدا ميكند. سلولهاي موئي مانند سلولهاي مغزي قابل ترميم و يا توليد مجدد نيستند به همين دليل است كه اغلب ضعفهاي شنوائي غير قابل ترميم ميباشند.